معنی پایتخت اوکراین
حل جدول
کیف
پایتخت کشور اوکراین
کیاف
کی اف
بندر اوکراین
یالتا
ادسا، یالتا
ادسا
تیم اوکراین
دیناموکیف
شهر اوکراین
ادسا، اودسا
شبهجزیره اوکراین
کریمه
مرکز اوکراین
کی اف
پایتخت
تختگاه
واژه پیشنهادی
از دریاهای کشور اوکراین
لغت نامه دهخدا
پایتخت. [ت َ] (اِ مرکب) پاتخت. شهری که پادشاه در آن سکونت دارد و بعربی دارالسلطنه گویند. (غیاث اللغات). قُطب. حاکم نشین. کرسی. کرسی مملکتی.دارالملک. پادشائی. حضرت. واسطه. قاعده (تبریز قاعده آذربیجان است). قاعده ٔ ملک. عاصمه. قصبه. مستقر. مقر. مستقر ملک. نشست. نشست گاه. تختگاه. ام البلاد. سریر. سریرگاه. دارالاماره. دارالمملکه. دار مملکت: ثم عبدالعزیزبن موسی بن نصیر و سریره اشبیله. ثم ایوب بن حبیب اللحمی و سریره قرطبه. (نفخ الطیب ج 1 ص 140).
فرهنگ معین
(تَ) (اِمر.) شهری که محل مقر حکومت باشد.
فارسی به عربی
راسمال
معادل ابجد
1701